Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرگزاری صدا و سیما»
2024-05-05@13:10:46 GMT

عقد اخوت پیامبر با اصحاب

تاریخ انتشار: ۱۵ فروردین ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۴۵۲۰۳۹

 به گزارش سرویس وبگردی خبرگزاری صدا و سیما، انعقاد پیمان برادری میان مسلمانان (مهاجرین، انصار) در مدینه به عنوان یکی از مهم‌ترین و نخستین اقدامات سیاسی، اجتماعی پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، پس از هجرت از مکه به مدینه از اهمّیت ویژه‌ای برخوردار است که رمز تشکیل امت واحده در صدر اسلام را در خود نهفته دارد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

بنابر نقل شیخ مفید در مسار الشیعة، در روز دوازدهم ماه مبارک رمضان، پیامبر اکرم صلّی الله علیه وآله بین اصحاب، عقد اخوّت قرار داد و بین خود و علی علیهما السّلام نیز پیوند برادری برقرار کرد.

عَقد اُخوّت یا پیوند برادری، (در عربی: عَقد المُؤاخاة) پیوندی است که میان دو مسلمان بسته می‌شود تا با یکدیگر برادر باشند. اجرای عقد اخوت، جزو اعمال مستحب در روز عید غدیر است و در این روز، افراد با خواندن این عقد می‌توانند برادر دینی همدیگر شوند. 

معروف‌ترین عقد اخوت مربوط به پیمانی است که پیامبر (ص) بین مهاجران و انصار بست. پیوند برادری میان پیامبر (ص) و امام علی (ع) متواتر تاریخی است، یعنی افراد و منابع فراوانی آن را نقل کرده‌اند.

پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به یاری انصار به عنوان یک گروه اجتماعی خارج از مکه توانست، پایگاه قدرتمندی برای حمایت وی و یارانش در مقابل اشراف مکه فراهم کند و همچنین موقعیت حساس شهر یثرب برای پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) اهمیت ویژه‌ای داشت. عقد و پیمان اخوت دینی، دشمن‌های دیرینۀ نسبی و اختلافات قبیله‌ای را کاهش می‌داد، رسوم جاهلی و اسباب تفاخر را درهم می‌شکست، امتیازات نسبی را از بین می‌برد و روحیّۀ صفا و برادری دینی جانشین آن می‌شد.

امام علی (علیه‌السّلام) فرمود: «پیامبراکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) شکاف‌های اجتماعی را به وحدت اصلاح و فاصله‌ها را به هم پیوند می‌داد.»

از آنجا که مهاجر و انصار پرورش یافته دو محیط مختلف بودند، در طرز تفکر و معاشرت، فاصلۀ زیادی با هم داشتند "اوس و خزرج" که جمعیت انصار را تشکیل می‌دادند صد و بیست سال با هم جنگ کرده بودند. با این اختلافات حیات دینی و سیاسی اسلام به هیچ وجه امکان پذیر نبود. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) تمام این مشکلات را حل نمود از طرف خداوند مامور شد مهاجر و انصار را با هم برادر کند روزی در یک انجمن عمومی به مسلمانان فرمود: «تاخّوا فی الله اخوین اخوین؛ دوتا دوتا باهم برادر شوید».

پیشینه اخوت
پیدا شدن مفهوم برادری دینی در فرهنگ صدر اسلام، زمینه‌ای کهن‌تر از ترویج برادری از سوی پیامبر اکرم (ص) در میان مهاجران و انصار پس از هجرت به مدینه داشته است. از کهن‌ترین نمونه‌های کاربرد تعبیر برادری میان مسلمانان، تعبیر برادری ناظر به برادری مسلمانان مکه با هم‌کیشانی در یثرب، در روز‌های پیش از هجرت پیامبر و مسلمانان به آنجا است. از دیگر سو به نظر می‌رسد مفهوم برادری دینی در فرهنگ اسلامی یک امر عارضی و بازتاب صرف فرهنگ عرب جاهلی نبوده و در شمار اصلی‌ترین راهکار‌های پیامبر (ص) محسوب می‌شده است. 

سیر تاریخی عقد اخوت در اسلام
عقد اخوت در مکه
میان مورخان مشهور است که پیامبر پیش از هجرت به مدینه، عقد اخوت بست تا در تحمل آزار و اذیت‌های مشرکان و نیز مشکلاتی که در آینده در راه هجرت برای آنان پیش می‌آمد، یاور یکدیگر باشند. آن گونه که در منابع تاریخی آمده، پیامبر میان ابوبکر و عمر، حمزه بن عبدالمطلب و زید بن حارثه، عثمان و عبدالرحمان بن عوف، زبیر و ابن مسعود، بلال و عباده بن حارثه، مصعب بن عمیر و سعد بن ابی وقاص و... عقد اخوت بست. 

عقد اخوت در مدینه
به نقلی هشت ماه پس از هجرت مسلمانان به مدینه، روزی پیامبر (ص) به اصحاب خود فرمود: «تَآخوا فی الله أخَوَین أخوین: در راه خدا، دو تا دو تا با یکدیگر برادر شوید.»

بنا بر مشهور تعداد آن‌ها ۹۰ نفر بوده است: ۴۵ نفر از مهاجران و ۴۵ نفر از انصار. این برادری که بین مهاجران و انصار برقرار شد، دارای تواتر تاریخی و روایی است و با عبارت‌هایی با اختلاف کم، نقل شده است.

پس از برقراری این پیوند، مسلمانان همچون دو برادر حقیقی از یکدیگر ارث می‌بردند. ولی این حکم، موقت بود و با نزول آیه «وَأُولُو الْأَرْ‌حَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَیٰ بِبَعْضٍ فِی کتَابِ اللَّهِ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُهَاجِرِ‌ینَ» (سوره احزاب، ۶)، ارث بردن به خویشان نسبی اختصاص یافت.

اخوت عمومی در سال نهم هجری
اخوتی که در سال نخست هجری برقرار شد نقش مهمی در روابط میان مسلمانان داشت، ولی آنچه اهمیت بیشتری دارد، برادری همه مسلمانان با یکدیگر است که در سال نهم هجری با نزول آیه «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَة» (حجرات، ۱۰) بر آن تاکید شد. هنگامی که این آیه نازل شد، پیامبر میان افرادی که شبیه و نظیر یکدیگر بودند، پیمان برادری بست؛ از جمله میان ابوبکر و عمر...، ابوذر و ابن مسعود، سلمان فارسی و حذیفه...، مقداد و عمار، عایشه و حفصه، ام سلمه و صفیه... 

قبل از هجرت
پیامبر (ص) چندی پیش از مهاجرت به مدینه، میان مهاجران عقد اخوت بست و خود نیز با امام علی (ع) عقد اخوت بست. 

پس از هجرت
پس از هجرت به مدینه نیز پیامبر (ص) بین مهاجران و انصار پیوند اخوت برقرار کرد، ولی امام علی (ع) را با هیچ یک از انصار برادر نساخت و خود با او عقد اخوت بست. پیامبر (ص) پیش از هجرت به مدینه، میان مهاجران، عقد اخوت برقرار کرد و سپس در مدینه، میان مهاجران و انصار عقد اخوت بست و هر دوبار به علی (ع) فرمود: تو در دنیا و آخرت برادر من هستی؛ و میان او و خودش عقد اخوت بست.

هدف از برقراری عقد اخوت
از مهم‌ترین دغدغه‌های پیامبر (ص) چگونگی برقراری عدالت اجتماعی در میان همه مردم بوده است و لازمه پدیدار شدن چنین عدالتی، از یک سو برافتادن تضاد‌های طبقاتی و از دیگر سو، ایجاد پیوند‌های قرابت میان آحاد مردمان بوده است. به همین سبب پیامبر (ص) پیوند برادری دینی را به عنوان راهکاری عملی برای شکل‌گیری برادری و برابری میان همه انسان‌ها برقرار ساخته است.

بین بردن کینه‌ها و دشمنی‌ها، زدودن غربت و تنهایی مهاجران و جایگزین کردن پیوند ایمانی به جای پیوند‌های قومی و نژادی نیز از جمله اهداف عقد اخوت شمرده شده است. با نزول آیه دهم از سوره حجرات معلوم شد که این پیوند افزون بر یک شیوه سیاسی برای ایجاد وحدت و یکپارچگی بین امت اسلام، بخشی از آیین اجتماعی اسلام است که خداوند متعال تشریع کرده است.

منبع: ویکی شیعه/ نودا/ویکی فقه

منبع: خبرگزاری صدا و سیما

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.iribnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری صدا و سیما» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۴۵۲۰۳۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آیت‌الله رمضانی: اسلام گنج وجودی انسان را معرفی می‌کند / ویژگی‌های مسلمان واقعی براساس روایات اهل‌بیت(ع)

آیت الله «رضا رمضانی» دبیرکل مجمع جهانی اهل بیت(ع) که به دعوت مسلمانان کشور برزیل برای حضور در همایش بین المللی «اسلام؛ دین گفتگو و زندگی» به این کشور سفر کرده بود، در مرکز اسلامی امام مهدی(عج) شهر سائوپائولو برزیل، حضور یافت و در جمع جوانان مسلمان در این مرکز اسلامی به سخنرانی پرداخت.

آیت الله رمضانی در این سخنرانی با اشاره به جایگاه اخلاق در اسلام اظهار کرد: یکی از نکات مهم در خصوص دین اسلام، بعد اخلاقی آن است، اسلام در صدد است که خود انسان را اخلاقی تربیت کند و جامعه نیز جامعه اخلاقی باشد. اخلاق از آن مقوله هایی است که وقتی وارد فضایل آن می شویم، می بینیم که با فطرت انسان، هماهنگ است. برخی از پستی های اخلاقی، مخالف فطرت می باشد. وقتی که قرآن به حقیقت نفس، قسم می خورد، جایگاه نفس و تمایل نفس حقیقی را به صورت قشنگ معرفی می کند، «وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا»، قرآن در ادامه می گوید که همه خوبی ها و بدی ها را به انسان الهام کردیم و شناساندیم، «فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا». کسانی پیروز میدان هستند که خودشان را تزکیه و تربیت کنند و این افراد به فلاح و رستگاری می رسند، «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکَّاهَا»

وی ادامه داد: خداوند همه زیبایی ها را در فطرت و وجود انسان، قرار داده است. مولوی یکی از عرفان بزرگ، یک مثال قشنگی می زند که یک نفر در خواب می بیند که باید تیری به کمان بزند و این تیر در هر کجا خورد، آنجا گنج است، او هم تیر را به کمان می کشید و می زد و تیر در هر کجا که می خورد، شروع به حفر زمین می کرد تا به گنج برسد، اما به گنج نمی رسید، جاهای مختلفی را کند، اما به گنج نرسید. برخی خیال کردند که این قضیه حقیقی است، چون این فرد، انسان بی ربطی هم نبود. فرماندار آنجا به این مرد گفت که تو دیگه حفاری نکن، تو مقدماتش را فراهم کن و حفاری بر عهده ما باشد و به گنج که رسیدیم، آن گنج را به صورت مساوی بین هم تقسیم می کنیم. آن کسی که به خواب این فرد می آمد، زیاد این کار را انجام می داد و می گفت که آنجا را حفر کن. به آن فرد گفتند که از این شخص بپرس که چرا ما این همه جا را کندیم، اما به گنج نرسیدیم، یعنی من را فریب می دهی؟ و از او بیشتر سوال کن. آن فرد هم در خواب این سوال را پرسید و آن شخص هم پاسخ داد که من گفتم تیر را به کمان بزن، ولی نگفتم که بکش، تو می رفتی می کشیدی و آن تیر ۴۰ متر آن طرف می افتاد و تو به گنج نمی رسیدی، تو این تیر را به کمان بزن بدون این که بکشی، رها کن. مرد بعد از بیدار شدن همان کار را انجام داد، تیر را روی کمان گذاشت و تیر در مقابلش افتاد و همان جا را حفر کرد و به گنج رسید. نتیجه این که گنج در وجود خود انسان است، انسان اگر خودش را مطالعه کند، به گنج می رسد.

اسلام گنج وجودی انسان را معرفی می کند

دبیرکل مجمع جهانی اهل بیت(ع) افزود: اسلام گنج وجودی انسان را به او معرفی می کند، اما ما متاسفانه می خواهیم که از غیر جستجو کنیم و به گنج برسیم. شعر معروفی از حافظ است که سال ها دل طلب جام جم از ما می کرد، آنچه خود داشت زبیگانه تمنا می کرد. اسلام در حقیقت می خواهد که انسان را انسان تربیت کند. انسان شدن، ویژگی های خاص خودش را دارد. انسان آن وقتی که انسان شد، به دیگران خدمت می کند، امانتدار خواهد بود، انفاق می کند و خیلی از فضایل دیگر در انسان رشد می کند. البته فهمیدن انسان شدن، بسیار مهم است. یک مثال می زنم تا این مسئله، روشن تر شود. یک پدر و یک پسر با هم دعوا داشتند و پسر بسیار پدرش را اذیت می کرد، این پدر به پسر می گوید که تو انسان نمی شوی، گفتن این حرف به پسر برخورد و او رفت چند جا درس خواند و همچنین فعالیت اجتماعی انجام داد پسر در ادامه، امیر یک استانی شد. او بعد از این به حاکمیت رسید، نامه ای را برای پدرش نوشت بدون این که بگوید من پسرت هستم، با این مضمون که من امیر، تو را فرامی خوانم، پدر نمی دانست فرزندش است و لذا بابت احضار شدن از طرف امیر حکومت، ترسید و باز و بندیلش را جمع کرد و پیش امیر رفت. وقتی که پدر وارد فضای عمارت حکومتی شد دید که پسرش آن بالا نشسته است، پسر به پدرش گفت که دیدی من آدم شدم، در حالی که تو به من می گفتی که تو آدم نمی شوی اما من به اینجا رسیدم. پدر به پسر گفت من به تو نگفتم که حاکم نمی شوی من به تو گفتم که آدم نمی شوی، تو آدم شدی؟ اگر آدم شده بودی پدر پیرت را به اینجا نمی آوردی.

آیت الله رمضانی با اشاره به راهکار تربیتی اسلام اظهار کرد: اسلام می خواهد که انسان را آدم تربیت کند، وقتی که انسان، آدم شود، عاشق می شود. قبل از پیامبر(ص)، جوان ها عاشق بودند، بعد از پیامبر(ص) هم آنها عاشق بودند، اما جوانان پیش از پیامبر(ص) به دنبال عشق های مجازی بودند و به خاطر این عشق ها، جنگ ها و نزاع های زیادی رخ داد. پیامبر(ص) که آمدند، عشق را معنا کردند و گفتند که عشق و علاقه، کمال به زیبایی ها است و بالاترین عشق، عشق به خداوند و محبت به خدا است. وقتی که عشق به خداوند بیایید، عشق به کمال و عشق به زیبایی ها و عشق به معنویت و عشق به خدمت هم می آید و انسان با عشق به دیگران خدمت می کند، این طور نیست که گدا به در خانه او برود، بلکه او با عشق به در خانه گدا می رود و به او کمک می کند.

وی ادامه داد: انسان اگر بخواهد انسان شود و خودش را تربیت کند، خودش را نباید ببیند. چون اگر بخواهد خودش را ببیند، دیگر آن حقیقت را نمی تواند ببیند. مولوی داستانی از شکایت پشه نزد حضرت سلیمان نقل کرد، پشه پیش حضرت سلیمان رفت و گفت که من از باد شکایت دارم، حضرت سلیمان گفت که از هر کسی که شکایت داری، باید او هم باشد و برای من این قضاوت کنم باید هم باید و هم پشه باشد، پشه به حضرت سلیمان گفت که من نمی گویم، تو به باد بگو که بیاد. باد تحت تسخیر حضرت سلیمان بود و او زبان حیوانات را هم می فهمید، حضرت سلیمان به باد گفت که بیا، باد که آمد پشه رفت، حضرت سلیمان به پشه گفت که تو هم باش تا من بررسی کنم که مشکل از کجا است، پشه گفت که مشکل من از باد است، هر کجا که باد باشد من نمی توانم باشم. مولوی از این داستان، نتیجه اخلاقی گرفت و گفت همان طوری که پشه و باد با هم جمع نمی شوند، خود بینی هم با خدابینی جمع نخواهد شد. انسان نباید خودبین باشد، بلکه انسان باید خودش را مخلوق خداوند ببیند و تسلیم او شود، وقتی که به تسلیم شدن رسید، مسلم می شود، اسلام در حقیقت به معنای تسلیم در برابر دستورات باری تعالی است.

ویژگی های مسلمان واقعی براساس روایات اهل بیت(ع)

دبیرکل مجمع جهانی اهل بیت(ع) افزود: مسلم هر کجا که باشد، دیگران احساس امنیت می کنند و مسلمان واقعی همین است. براساس روایات، مسلمان واقعی کسی است که دیگران از دست و زبان او در امان باشند. خیلی ها شاید در اسم مسلمان باشند، اما در معنا، مسلمان نیستند، پیامبر(ص) فرمودند که شما باید در معنا، مسلمان باشید. انسان وقتی به این جایگاه مسلمان بودن رسید، احساس مسئولیت می کند، اول در برابر خود و بعد در برابر همه مسلمانان احساس مسئولیت خواهد کرد، او اگر احساس مسئولیت نکند، حقیقتا، مسلمان نیست. پیامبر(ص) در روایتی فرمودند که «مَنْ أَصْبَحَ لا یَهْتَمُّ بِأُمورِ الْمُسْلمینَ فَلَیْسَ بِمُسْلِمٍ» اگر کسی صبح کند و به فکر اصلاح امور مسلمانان نباشد، مسلمان نیست.

آیت الله رمضانی با اشاره به لزوم احساس مسئولیت مسلمانان در برابر یکدیگر اظهار کرد: اسلام می گوید که در یک جامعه اسلامی، مشکل یک مسلمان، مشکل یک مسلمان دیگر نیز است. چون که مسلمان برادر مسلمان است، اگر او احساس درد می کند، تو هم باید احساس درد کنی، اگر او شاد باشد تو هم باید شاد باشی. سعدی شعر قشگی را دارد که بنی آدم اعضای یکدیگر هستند. انسان مسلمان نه تنها باید در برابر دیگر مسلمانان احساس مسئولیت کند، بلکه اگر یک غیرمسلمان همچون فردی مسیحی از او کمک بخواهد، باید به او کمک کند و اگر این کمک را انجام ندهد، مسلمان نیست. پیامبر(ص) در روایتی فرمودند که «مَنْ سَمِعَ رَجُلاً یُنادِی یا لَلْمُسْلِمِینَ فَلَمْ یُجِبْهُ فَلَیْسَ بِمُسْلِم»؛ (کسی که صدای انسانی را بشنود که فریاد می زند: ای مسلمانان به دادم برسید و کمکم کنید، کسی که این فریاد را بشنود و پاسخ نگوید، مسلمان نیست). یک مسلمان دیگران را بر خودش مقدم می کند، امام حسن(ع) گفتند که دیدم مادرم حضرت زهرا(س) در عبادت خود فقط برای همسایه ها دعا می کردند و در حالی که خودشان بیمار بودند، برای خودشان دعا نکردند. من از مادرم پرسیدم که چرا برای خودتان دعا نکردید، ایشان فرمودند که اول همسایه و بعد خانه.

دبیرکل مجمع جهانی اهل بیت(ع) ادامه داد: روزی حضرت زهرا(س) به نزد پدرشان رسول اکرم(ص) آمدند و فرمودند که مهر من فرقش با دیگران چیست، همان جا خداوند به جبرئیل وحی کرد که جبرئیل به پیامبر(ص) بگوید که فاطمه هر چی بخواهد به او می دهم. حضرت زهرا(س) به پیامبر(ص) گفتند که امت شما در روز قیامت با مشکل مواجه هستند، من نمی خواهم که آنها در جهنم بسوزند، من می خواهم که آنها را شفاعت کنم با وجودی که ایشان را خیلی اذیت کردند. خداوند به جبرئیل گفت که این فرشته الهی به پیامبر(ص) بگوید که من شفاعت حضرت فاطمه(ص) را پذیرفتم و هر کسی را حضرت فاطمه(س) نگاه کند و شفاعت نماید. من قبول می کنم و حضرت زهرا(س) از شنیدن این خبر خیلی خوشحال شدند.

وی خاطرنشان کرد: حضرت زهرا(س) به حضرت امیرالمومنین(ع) آرامش می دادند. امام علی(ع) فرمودند هر چه که من غم داشتم، زمانی که حضرت زهرا(س) را می دیدم، تمام غم های عالم از من دور می شدند، نه من حضرت فاطمه(س) را اذیت کردم و نه ایشان من را اذیت کرد. زمانی که امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در مسجد، خبر شهادت حضرت زهرا(س) را به امام علی(ع) دادند، حضرت امیرالمومنین(ع) چند بار نشستند و بلند شدند، ایشان وقتی وقتی وارد خانه گشتند، عبا و عمامه خود را انداختند و پیش پیکر حضرت زهرا(س) آمدند و چند برابر ایشان را صدا زدند، اما جوابی نیامد تا این که حضرت امیرالمومنین(ع) گفتند که یا فاطمه، من پسرعموی تو علی هستم. در روایات آمده است که حضرت زهرا(س) فرمودند هر کس برای امام حسین(ع) گریه کند، من او را شفاعت می کنم. ما افتخار می کنیم که امام مان حضرت امیرالمومنین(ع) و مادرمان حضرت زهرا(س) هستند.

منبع: خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

دیگر خبرها

  • آیت‌الله رمضانی: اسلام گنج وجودی انسان را معرفی می‌کند / ویژگی‌های مسلمان واقعی براساس روایات اهل‌بیت(ع)
  • هم اندیشی بین المللی اصحاب ادیان و مساله غزه برگزار می شود
  • ترویج ازدواج شرعی احیای سیره و سنت پیامبر اسلام (ص) است
  • تقدیر جنبش حماس از مواضع شجاعانه یمن در حمایت از فلسطین
  • بزرگترین خدمت و جهاد خدمت به مردم است
  • رضایی: جبهه انقلاب اختلافات جزئی را کنار بگذارد
  • جبهه انقلاب با عبور از اختلافات جزئی، ایران قوی را بسازد
  • ایران اسلامی الگوی وحدت و برادری در جهان است
  • خداوند از معلمان و دانشمندان به عنوان لوح محفوظ نام می‌برد
  • اگر جامعه فرهنگی آگاه باشد آن جامعه به پیروزی می‌رسد